آروم قدم بر میدارم میام جلو
یادم میاد خاطراتم و با تو
آب میریزم رو سنگ قبر تو رفیق
این دلمو با رفتنت زخمی کردی خیلی عمیق
گوشه ی مزار تو میشینم روی زمین
دل پیر و شکستمو عزیزم خودت ببین
خیلی سخته باور کنم که زیر خاک خوابیدی
این همه با تو حرف زدم یقین دارم که شنیدی
صدامو میشنوی اما چرا جوابم نمیدی
نگو رفیق خستتو به این زودی بردی ز یاد
دلم برات تنگه حسین یه عالمه خیلی زیاد
میدونم بر نمیگردی رفتی تا آخر دنیا
رسم این روزگاره آخرش میمونی تنها
کاشکی یه بار عزیزم بیای تو توی خوابم
میومدی یکدفعه میدادی توجوابم
رفیق روزای سختی، رفیق خسته و زخمی
رفتی و دنیا نکرده لحظه ای به من رحمی
نظرات شما عزیزان:
|