سخته ، بی تو کم میارم نرو که دل نگرونم
نمیخوام که بعد تو من توی این دنیا بمونم
دیگه تنها میمونن دستای من بدون تو
باید فقط تو این قفس از بی کسی هام بخونم
بودی تنها کسی که محرم راز من بود
نرو عزیزترینم تنهایی من نمی تونم
چطور دلت میاد بری تو رو به لحظه های خوب
بیا به خواب من گلم روح بده تو به جونم
حال و هوای دلمو ببین چقدر گرفته ست
چی اومد بر سر این دل مهربونم
بعد تو دست رفاقت نمیدم به هیچ کسی
رفاقت قصه تلخیه که از نامش گریزونم
نظرات شما عزیزان:
نیلوفر
ساعت23:41---14 دی 1390
دلم تنگـ می شـود گاهـی !
برای ِ …
یک « دوستت دارم » ِ سـاده !
دو « فنجـان قهــوه ی داغ »
سه « روز » تعـطیلی در زمسـتان !
چـهار « خنـده ی بلنــد »
و پنــج « انگشـت » ِ دوست داشتـنی !..
[گل]
رهـــــــــــــــــا
ساعت9:39---14 دی 1390
سلام مجنون عزیز
خونه ی جدید مبارک
شعر خیلی زیباییست و رومانتیک
واقعا نام مجنون بهت میاد
موفق باشی عزیزم
|