دلم و بازم شکوندی خیلی ساده منو روندی
گفتی دست از سرم بردار رفتی و پیشم نموندی
چی بگم آخه به تو صدمین باره که میری
میری و تنهام میزاری دستمو نمیگیری
دل من ساده ای اما خیلی اون بی معرفت بود
اون همه رویای خوب همگیشون یه حسرت بود
دل ساده و صبورم تنهایی سهم توئه
چیزی كه بده برا تو این همه رحم توئه
بسه هر کی هر چی می خواست دلتو سوزوند و رفتش
هر کی آتیش بازی می خواست خود تو میشدی نفتش
چیزی از دلم نمونده تیکه ای سرد و پوسیده
دل تنها و غریبم یه روز خوشم ندیده
نظرات شما عزیزان:
ممل امریکایی
ساعت22:34---17 دی 1390
سلام عزیز وبلاگ قشنگی داری شعراتم خوبه امیدوارم موفق باشی دوست داشتی بهم سر بزن قربان شما ممل امریکایی
|