هوالمحبوب
چه شب هایی را تاصبح زگریه ی من بیدار بودی
تا دور میشدم من تشنه به لحظه دیدار بودی
محبت بی دریغت
مادر
همیشه هست در یادم
بی تومن غرق در سیل غمها و با تومن شادم
و مهربانم...
گرمی آغوشت پناهگاهم در بهبهه زمان
گویند که زیر پای توست کلید جنان
نظرات شما عزیزان:
|